سید خندان
یزدفردا :دوم خرداد است هرکس به سهم خود یادی از این روز می نماید ما هم به مطلب وب نوشت حجت الاسلام  ابطحی اشاره می کنیم  
خوب به ياد داريد که در طول 3 سال گذشته، بيشترين کساني که به اطاق کار من در معاونت حقوقي و پارلماني رياست جمهوري رفت و آمد داشتند، اولين سوال آنها اين بود که چرا کاريکاتور آقاي خاتمي را در اطاقم گذاشته ام. حرف من هم اين بود که مي خواهم ارادت ويژه ام را به ايشان ابراز کنم. اساساً زبان کاريکاتور زبان ويژه اي است که مي تواند حمايت يا مخالفت ويژه صاحب اثر را اعلام کند. طبعاً مسئولان مورد توجه ويژه هستند. کساني آنان را به طور ويژه دوست دارند و کساني از آنان به صورت ويژه دلخور و ناراحتند. و لذا همواره و در همه جاي دنيا اصل ترين ابزار کار سخن کاريکاتوري، مسئولان بوده اند. در ايران مسئولان -به اعتقاد من- به همت زنده ياد صابري، «گل آقا»، زير تيغ کاريکاتور رفتند. در اين ميان افراد روحاني مستثني شدند. در حالي که وقتي کساني در لباس روحاني مسئول کشور هستند، برداشت جامعه نيز آنان عنوان مسئوليت آنهاست نه روحاني بودن آنان و لذا مي توانند مثل ديگران مخاطب اين زبان باشند.
هادي حيدري يکي از کاريکاتوريست هاي کشور است. چندي پيش کاريکاتور آقاي خاتمي را کشيد و در جمع جوانان به ايشان هديه کرد.

بعد از مدتي لطفشان شامل حال من شد. هي ايميل زد که چند تا عکس برايش بفرستم. تنبلي کردم. خودش عکس پيدا کرده بود و کاريکاتور من را کشيد و در سايتش گذاشت.
از او تشکر کردم، قرار شد يکبار بيايد و کاريکاتورش را به من بدهد. دفعه اول مواجه شد با ايامي که تازه استعفا داده بودم و مرتب به دليل نداشتن منشي وعده هايم را فراموش مي کردم. او آمد، من نرفتم. شرمنده! اصرار کردم که چون چنين اشتباهي صورت گرفته، دفعه دوم من پيش او بروم. با بزرگواري قبول نکرد. دفعه دوم سروقت حاضر بودم. با برادرش آمد. اين بار شده بود ايام سالگرد وب نوشت. روغن ريخته را نذر امامزاده کرد وگفت هديه سالگرد وب نوشت باشد.
در ابتدا با هم مفصل در مورد کاريکاتور و اينکه مسئولان روحاني و غير روحاني کشور بايد مخاطب اين هنر باشند حرف زديم.
از وي پرسيدم نسيبه خانم آينه وند همسر شماست يا خواهر همسرتان؟ گفت چطور؟ گفتم ديدم در اورکات هي پيغام مي دهد که از سايت هادي حيدري ديدن کنيم. گفت همسرم است. خنديديم که چگونه مي شود همسر آدم، اينقدر تبليغاتچي خوبي براي شوهرش باشد!
بعد قاب کاريکاتور را به من هديه کرد. برادرش کلي عکس گرفت. و من هم با موبايلم. در بين عکسها چندتايي هم با قيافه شيطون و متمايل به لوس با کاريکاتور من ايستاد تا عکس بگيريم. و به خوانندگان وب نوشت هديه کنم.
من هم به سهم خودم از اينکه يک کاريکاتوريست جوان خوش ذوق رو به آينده وقت پربهاي خودش را به کشيدن کاريکاتور فرد ناقابلي مثل من اختصاص داده تشکر مي کنم.
اميد دارم با کشيدن کاريکاتور از ديگر مسئولان نيز بتواند از اين هنر و اين زبان براي رساندن هو نوع پيامي که در نظر دارد، بهره بگيرد.
قرار شد کمکش کنم و از کساني که احتمال مي دهم در مسئولان روحاني اين سعه صدر را دارند اجازه بگيرم که کاريکاتور آنها را هم بکشد. اين را هم بايد بپذيريم کاريکاتور با طنز همسايگي دارند. و طبعاً زنبوري در حوالي طنز و کاريکاتور هست که نيشي فرو برد. گرچه هادي حيدري از بهترين دست اندازي که در قيافه من هست و آن چاقي است در کاريکاتورش استفاده لازم را نکرده و مورد انتقاد هم قرار گرفت. شايد ملاحظه رفاقت را کرده است. در اين مورد هم صحبت کرديم. البته او هم نامردي نکرد. در کاريکاتوري که برگرفته از همان کاريکاتور اول بود و با کيک سالگرد وب نوشت فرستاد حدودي آن را جبران نمود.
دستش درد نکند. براي وي و همه هنرمندان پرآوازه اين مرز و بوم آرزوي توفيق دارم
  • نویسنده : یزد فردا
  • منبع خبر : خبرگزاری فردا